سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ندای تنهایی من

مدتهاست به دنبال کو چه ای می گردم پر از عطر نفس های تو

مدتهاست که تو را در خواب های روشن کودکی ام جست وجو می کنم

کنار خاطره های شیرین زندگی ام...

لای صفحه ی سپید دفترم که از یک شب مهتابی لبریز است

گاهی چه زود گم می کنم تورا و گاهی چه دیر پیدا می کنم تورا

گاهی ارزو می کنم دوباره مثل کودکی شوم که همبازی اش،پروانه های سرگردان دشت های بیکران است

آنگاه شب کنار بوته ی علفی بنشینم و صادقانه فریادت کنم...


نوشته شده در یکشنبه 91/7/9ساعت 5:15 عصر توسط ندا| نظرات ( ) |