ندای تنهایی من
هنوزم در پی اونم که می شه عاشقش باشم مث دریای من باشه ،منم چون قایقش باشم هنوزم در پی اونم که عمری مرحمم باشه شریک خنده و شادی،رفیق ماتمم باشه هنوزم در پی اونم که عشقش سادگی باشه نگاههای پراز مهرش پناه خستگی م باشه می گن جوینده یابندست ولی پاهای من خسته ست من حتی با همین پاهام می رم تا حدی که جا هست هنوزم در پی اونم که اشکامو روی گونم با اون دستای پر مهرش کنه پاک و بگه جونم...
نوشته شده در یکشنبه 91/7/9ساعت
5:14 عصر توسط ندا| نظرات ( ) |